واقعا بعضی موقع ها خدا بخاد حال بده قشنگ حال می ده...
مثه پری شب..دیروزش اونقدر گریه کردم (به خاطر اینکه ازش بی خبر بودم)که خابم برد...فردا صبحش یه پولی صدقه انداختم...شب نشد که دیدمش ... کلی خدارو شکر کردم
خیلی دوستش دارم نمی تونم دوریشو تحمل کنم
امشب در خونشون داشتم باهاش صحبت می کردم...یه چی گفت من یه خورده خجالت کشیدم سرمو انداختم پایین اونم فقط داشت می خندید...کشته خنده هاشم به مولا
حاضرم فداش شم
سلام
شاید یه توصیه : نزار افکاره قشنگت اسیره بچه بازی بشه...گاهی در آخر شادی .....گاهی ضد حاله بدی می خوری...